آموزش فراگیر به عنوان روش کارآمد در سالهای اخیر بصورت فزایندهای مورد توجه قرار گرفته است. فراهم کردن امکانات آموزشی و پرورش یکسان برای تمام کودکان جامعه از اصول مسلم نظام آموزشی کشور ما است. نظام آموزشی پس از نهاد خانواده بیشترین اثرگذاری را بر رشد فرد دارد. دو رویکرد کلی بر این اساس وجود دارد که رویکردی که به ارائه خدمات به تمامی افراد جامعه به گونهای میپردازد که هیچ فردی از بستر عادی جامعه جدا نشود روش مناسب شناخته میشود. با روند رو به کاهش جمعیت کشور و نیاز به نیروی کار در آینده میتوان از کودکان با نیاز ویژه و تواناییهای آنها در جامعه استفاده نمود براین اساس باید توجه ویژه به آنها صورت گیرد. روش انجام مطالعه از نوع تحلیلی میباشد. مروری جامع با کلیدواژههای کودکان استثنایی، مدارس تلفیقی، آموزش فراگیر در پایگاههای Google scholar ،Since direct ،Iran medex ،SID ،Mgiran با تاکید بر پژوهشهای داخلی انجام شد. یافتهها نشان از نگرش منفی معلمان در جذب و تحت پوشش قرار دادن کودکان با نیاز ویژه دارد که مانع اجرای طرح فراگیرسازی است.
کلاسهای شلوغ، عدم فضاسازی مناسب، کمبود خدمات توانبخشی و نظارت ناکافی بر روابط منفی همسالان از موانع دیگر است. البته پژوهشها محدودیتهایی منجمله توجه به گروه آماری خاص و بررسی مراحل ابتدایی اجرای مطالعه داشته است، در مجموع نیازمند اجرای طرح در همه مراکز و سپس پیگیری چالشهای آن، ضروری است به معلمان عادی و رابطین آموزشی و پرورشی آموزش داده و مشکلات آنها حل شود نگرش آنها اصلاح شده و از همکاری والدین نیز استفاده نمود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |